قصد جدایی از همسر و به علت اهمیت ندادن به زندگی
سلام من میخوام از همسرم جدا شم ۷ سال زن این آقا هستم بلایی نیومده که سرم نیومده باشه تو شهر غریب نظامی کنارک ساکن بودیم خانه خودمون خرم اباد و خونه خانواده همسرم ملایر هر سب اونجا تا ساعت ۱۲ من تنهام به هر بهانه ای الکی میکه کار دارم درصورتیکه نظامیه تا ساعت ۲ و بعضی روزا ۱۲ سر کارن منم شاکی میشم کتکم میزنه یا تنبیهم میکنه تا یه هفته حرف نمیرنه میخواییم بیاییم مرخصی میگه من خونه خودمون تو خونه خودتون من بهم میریزم این چند سال بهتر نشده زندگیمون که بدتر شده الانم دوره بمدت ۶ ماه قرار بوده بره بوشهر منو فرستاد خونه مامانم اینا بعد یه حرفایی بمن میزد که خودم بگم نمیخوام زندگی کنم گفت خونه اونجا نیست و نمیبرمت اونجا هم پره از دخترای خونه خراب کن حالا هم فهمیدم به یه دختر پیشنهاد داده حتی خواسته اونم فریب بده شناسنامه سفید جعلی درست کرده نشونش داده
ثبت پاسخ